Tuesday, July 26, 2005

Dutch film-maker





Van Gogh killer jailed for life

A Dutch court has sentenced a 27-year-old radical Islamist to life in prison for the November murder of controversial film-maker Theo van Gogh.
Mohammed Bouyeri, who has joint Dutch-Moroccan nationality, had made a courtroom confession and had vowed to do the same again if given the chance.
The murder in Amsterdam stunned the Netherlands. The court ruled that it was a terrorist act.
The judge said the murder had triggered "great fear and insecurity" in society.
"The murder of Theo van Gogh provoked a wave of revulsion and disdain in the Netherlands. Theo van Gogh was mercilessly slaughtered," said Judge Udo Willem Bentinck.
Brutal killing
Bouyeri had told the court he had acted out of religious conviction.
Clutching a copy of the Koran, he said that "the law compels me to chop off the head of anyone who insults Allah and the prophet".
Van Gogh, a strong critic of radical Islam, was shot and stabbed in broad daylight as he was cycling through Amsterdam.
His throat was slashed and the killer also pinned a letter to his chest with a knife, which threatened Somali-born Dutch MP Ayaan Hirsi Ali.
She had written the script for Van Gogh's controversial film Submission, which criticised the treatment of women under Islam.
The trial in Amsterdam took place in a heavily guarded building and about 20 relatives and friends of Van Gogh were present, Radio Netherlands reporter Eric Hesen told the BBC News website.
Van Gogh's 14-year-old son wept and was embraced by his mother as the film-maker's death was described in court. Van Gogh was a distant relative of the famous 19th-Century painter Vincent.
Alleged network
The judgement said the killer had shown "a complete disregard for human life".
Mr Bouyeri said nothing, but looked "very calm and superior", according to Mr Hesen.
He was also convicted of the attempted murder of several police officers and bystanders and illegal possession of firearms.
His sentence carries no possibility of parole.
The Dutch are still struggling to understand how Bouyeri, who was born and raised in Amsterdam, turned to radical Islam, the BBC's Geraldine Coughlan reports.
After this trial, the authorities will decide if he can be prosecuted separately for membership of a terrorist organisation.
Twelve other terrorism suspects are awaiting trial in the Netherlands and prosecutors believe Mr Bouyeri is a key figure in that group, but so far they have not come up with enough evidence to charge him.
After the Van Gogh murder, mosques in several Dutch cities were the targets of vandalism and failed arson attempts.

Story from BBC NEWS:
Published: 2005/07/26 09:52:06 GMT
MSNBC Killer of Dutch filmmaker gets life in prison - 2 hrs ago
The Sun Film killer jailed for life - 3 hrs ago
New York Times Dutch Court Jails Van Gogh Killer for Life - 3 hrs ago
Middle East Online Bouyeri jailed for life for van Gogh murder - 5 hrs ago
ABCNEWS.com Dutch court jails Van Gogh killer for life - 5 hrs ago

3 comments:

Anonymous said...

11:46 گرينويچ - سه شنبه 26 ژوئيه 2005

سودابه جوادی

'زنی بی مهابا'

ايان هيرسی علی، نماينده سوماليايی تبار پارلمان هلند که از ۱۳ سال پيش به اين کشور پناهنده شد، با انتقاد از اسلام و قرآن و مخالفت با قبول مهاجران مسلمان به واسطه تضاد باور دينی آنان با ارزشهای ليبرال هلند، به يکی از بحث برانگيزترين شخصيت های سياسی اروپا تبديل شده است.

او چند سال پيش دريک مصاحبه راديويی اعلام کرد که از مذهب اسلام برگشته است.

گروه های تندرو اسلامی فتوای قتل او را صادر کرده اند. برخی در هلند و در داخل حزبش او را زنی جاه طلب و فرصت طلب می خوانند اما به نظر بسياری ديگر او زن شجاعی است که عليه ارزشهايی که باور ندارد به ستيز برخواسته است.

با اين حال به نظر بسياری از منتقدان خانم هيرسی علی، علت اصلی اسلام ستيزی او تجربيات وی از دوران کودکی و نوجوانی به ويژه ختنه شدنش براساس يک رسم قبيله ای است. آنها می گويند باور خانم هيرسی علی ختنه از تعاليم اسلامی درحفظ بکارت دختران تاثير گرفته است و رسم تصويری نادرست از اسلام است که در آن ختنه دختران به هيچ وجه مجاز نيست.

مهاجری که مقام يافت

خانم هيرسی علی درسال ۱۹۶۹در سومالی متولد شد. پدر او که رهبری يک گروه شورشی را به عهده داشت در پی تلاشی نافرجام برای براندازی حکومت "زياد باره" از کشورش گريخت و به همراه خانواده خود به کنيا پناهنده شد.

ايان هيرسی علی درسال ۱۹۹۲ برای گريز از ازدواج اجباری با يکی از بستگانش در کانادا در ميانه راه سفر در آلمان سوار قطار به مقصد هلند شد و به کشوری پناهنده شد که به گفته او چشمانش را به جهانی تازه و رها از تسليم و انقياد باز کرد.

زندگی او در سالهای نخست مانند هر پناهنده ديگری مشکل بود. ايان درکنار فرا گرفتن زبان به کارهايی نظير نظافت منازل می پرداخت اما توانست تحصيل کند و وارد دانشگاه "لايدن" بشود .

ايان هيرسی علی پس از فارغ التحصيل شدن در رشته علوم سياسی دانشگاه در يک نهاد وابسته به حزب کارگر هلند آغاز به کار کرد و ماموريت يافت تا درباره چند فرهنگ گرايی تحقيق کند. نتيجه تحقيقات و پيشنهادات او برای حزب کارگر تکان دهنده بود.

او نظام قديمی (پيلار) جامعه هلند را که بر اساس آن هر يک از مکتب های فکری، مذهبی، فلسفی و سياسی در جداربندی اجتماعی قرار گرفته اند و دارای تسهيلات آموزشی، مذهبی، رسانه و اتحاديه های خود هستند به زير سوال برد و گفت که استفاده از اين ميراث برای پذيرش ارزشهای جامعه اسلامی به ويژه جايگاه زنان در آن، مغاير با اصول دمکراتيک هلند است و به طور کلی سياست چند فرهنگ گرايی در هلند محکوم به شکست است.

وی سپس پسشنهاد کرد که مدارس و مساجد مسلمانان بسته شود و به مهاجران مسلمان اجازه ورود به اين کشور داده نشود .

ايان هيرسی علی که با حمايت حزب کارگر روبرو نشد برای پيشبرد اهداف خود به حزب ليبرال پيوست و طولی نکشيد که به عنوان نماينده اين حزب به پارلمان هلند راه يافت.

از اين پس بود که او آشکارا انتقاد از اسلام و به ويژه جايگاه زن در جوامع اسلامی را که به گفته او بر اساس فرمانبرداری مطلق از مرد است، آغاز کرد.

در سال ۲۰۰۳ او در گفتگويی با "تروا"، روزنامه ليبرال هلند، مستقيما اسلام و پيامبر اسلام را مورد انتقاد قرار داد و گفت که در يک جامعه دمکراتيک همه مذاهب را می توان مورد انتقاد قرار داد اما مسلمانان انتقاد از اسلام را کفر می شمارند و برای آن مجازات تعيين می کنند.

اظهارات او خشم جامعه مسلمان در هلند و جهان را برانگيخت و موجب صدور فرمان قتل او ازجانب بسياری از بنياد گرايان اسلامی چه در داخل و چه در خارج از هلند گرديد. از آن پس بود که زندگی زنی که خود را از قيد و بندهای دينی و پيوندهای خانوادگی رها کرده بود در حلقه محاصره محافظين مسلح درآمد که همه جا حتی درخانه اش نيز از او مراقبت می کنند.

سلمان رشدی

بسياری موقعيت او را با "سلمان رشدی"، نويسنده بريتانيايی، قياس می کنند اما اگر سلمان رشدی يکبار در قالب تمثيل و به گفته خود او نا آگاهانه مرتکب خطای اهانت به اسلام شد، هيرسی علی بی پرده و به گفته خود او آگاهانه به انتقاد از اسلام می پردازد .

او پس از دو ماه که در خفا بسر می برد بار ديگر در مجامع عمومی ظاهر شده است و با بسياری از شبکه های تلويزيونی و جرايد مهم اروپا گفتگو کرده است.

روزنامه گاردين، چاپ لندن، در تحليلی بر نقطه نظرهای ايان هيرسی علی، که در گزارشی با عنوان " زنی بی مهابا" (۱۷ ماه مه ۲۰۰۵) به چاپ رساند، نوشت که خانم هيرسی علی وقتی خبر قتوای قتل سلمان رشدی را شنيد يک دختر ۲۰ساله معتقد و با حجاب بود. او به روزنامه گاردين گفته بود " وقتی شنيديم کتابی به چاپ رسيده است که نويسنده آن در مورد پيامبر اسلام حرف های بسيار زشت و کفرآميز نوشته است اولين چيزی که به ذهن من خطور کرد اين بود که او بايد کشته شود."

فيلم "تسليم"

اما آن چه نام هيرسی علی را بيش از مقالات، کتاب و مصاحبه هايش بر سر زبانها انداخته است فيلمی است به نام "تسليم " که بر اساس فيلمنامه او توسط "تئو ون گوگ" يک کارگردان هلندی، ساخته شد. فيلم " تسليم " روايت ستم و خشونتی است که بر چند زن مسلمان روا می شود و در آن چهار زن مسلمان از ستم و آزارجنسی همسر و خانواده خود سخن می گويند.

در يک صحنه از فيلم هنرپيشه زن با اندامی نيمه برهنه که بر روی آن آيات قرآن نقش بسته است ظاهر می شود.

نمايش اين فيلم ازشبکه سراسری تلويزيون هلند به قتل کارگردان آن توسط يک بنيادگرای مسلمان در يکی از خيابانهای آمستردام منجر شد و جامعه هلند را با يک بحران بی سابقه اجتماعی روبرو کرد.
در يادداشتی که با کارد بر روی جسد خونين کارگردان مقتول سنجاق شده بود ايان هيرسی علی مورد تهديد قرارگرفته و نوشته شده بود که به زودی حکم اعدام او نيز به اجرا گذاشته خواهد شد زيرا طبق مندرجات نامه مذکور که در جبهه مسيحيان با اسلام می جنگند.

تهديد جانی

ايان هيرسی علی در گفتگو با مجله آلمانی اشپيگل (۱۴ ماه مه) گفت که پس از اين واقعه، زندگی او به طور کلی تغيير يافت و او مجبور شد که بيش از دو ماه در کشورهای ديگر درخفا بسر برد.

وی گفت: " من بهت زده شده بودم . حالاست که به جدی بودن تهديدات مرگ بار پی می برم . به نظر من اين فتوا نه تنها عليه من بلکه عليه هلند و جهان غرب صادرشده است و ما همگی در معرض خطر قرارداريم زيرا به نظر بنياد گرايان مسلمان هر کشوری که در آن مسلمانان آشکارا مورد انتقاد قرار گيرند دشمن اسلام به شمار می آيد."

هيرسی علی معتقد است که زن در جامعه اسلامی با تسليم و انقياد در برابر خداوند، در واقع به تسليم در برابر مرد گردن می نهد. به اعتقاد هيرسی علی اين موضوع در تمام جوامع اسلامی صرف نظر از تفاوت فرهنگی و ملی بصورت جزء جدايی ناپذير شريعت اسلامی وجود دارد و همين نکته است که مسلمانان ميانه روی هلند را نيز برآشفته کرده است.

به گفته آنان خانم هيرسی علی بنيادگرايی اسلامی را به صورت اسلام واقعی معرفی می کند و از جايگاه زن در گروه های بنيادگرای يهودی و مسيحی نامی نمی برد.

آنها همچنين به اين موضوع اشاره می کنند که خانم هيرسی علی با فيلم " تسليم " به بسياری از زنان تحصيل کرده و آزاده مسلمان که توانسته اند با حفظ اعتقادات مذهبی، خود را با جامعه مدرن امروزی تطبيق دهند و در زمينه حقوق بشر و آزادی زنان فعاليت دارند، اهانت می کند.

از آن گذشته به گفته اين گروه ايان هيرسی علی با مطرح کردن سنت های قبيله ای آفريقايی نظير ختنه زنان، که در اسلام ممنوع است، تصوير گمراه کننده ای از اسلام به دست می دهد و اصولا خشونت عليه زنان خاص جوامع اسلامی نيست .

فرصت جويی؟

به باور منتقدان ايان هيرسی علی، او هنگامی زبان به انتقاد صريح از اسلام گشود که در پی حملات تروريستی ۱۱سپتامبر و محبوبيت "پيم فورتن"، سياستمدار راست گرای هلند، اسلام و ترس ازاسلام و ترس از افراط گرايان مسلمان در اين کشور جو مناسبی را برای اسلام ستيزی به وجود آورده بود و او از اين فرصت برای پيشبرد اهداف شخصی خود استفاده کرد.

او به عنوان يک مهاجر مسلمان به جبهه کسانی پيوست که به پيکار با مهاجران و به ويژه مسلمانان برخاسته بودند و به اين ترتيب خوراکی برای گروه های راست گرا فراهم آورد تا در راه سرکوبی مهاجران مسلمان و پناهندگان از آن تغذيه کنند.

اما ايان هيرسی به شدت اين موضوع را رد می کند و می گويد که او در تحقيقات خود پيرامون مشکلات جذب اقليت مسلمان در جامعه هلند دريافت جامعه مسلمان نمی تواند خود را با دموکراسی هلند وفق دهد و آنهايی که مدعی دفاع از حقوق بشر و هوادار حمايت از اقليت ها هستند، به ويژه احزاب چپ گرا، نبايد بر روی نقض حقوق زنان چشم ببندند.

خانم هيرسی علی در گفتگوی خود با روزنامه گاردين نيز به اين موضوع اشاره می کند و می گويد که جامعه مهاجر مسلمان بايد به اصول جهانی حقوق بشر احترام بگذارد و می افزايد " اگر اين ارزشها پذيرفته نشوند آنگاه آن چيزی که در اين جا وجود دارد (و تازه واردان نيز خواستار آن هستند) يعنی آزادی ازبين خواهد رفت ."

انتقادات از خانم هيرسی علی تنها محدود به مسلمانان نيست. حتی در داخل حزب او نيز هستند کسانی که معتقدند او زنی جاه طلب و فرصت طلب است که با استفاده ازتريبونی که در اختيار دارد برای بدست آوردن شهرت استفاده می کند.

دراين مورد بايد اشاره کرد که خانم هيرسی علی درهلند زن سال نام گرفته است و اخيرا نيز مجله تايم نام او را درفهرست ۱۰۰ شخصيت با نفوذ جهان قرارداد و موقعيت او در بسياری از رسانه های جهانی به وضعيت سلمان رشدی تشبيه شده است.

خانم ايان هيرسی علی به مجله اشپيگل (۱۴ ماه مه ۲۰۰۵) گفته است که برای نخستين بار با سلمان رشدی در ماه آوريل ديدار داشته است که از تجربه خود درپی صدور فتوای قتل ازجانب آيت الله خمينی با او صحبت کرده و به او توصيه هايی در مورد زندگی در سايه فتوا کرده است.

او در اين گفتگو از انتشار کتاب تازه خود تحت عنوان "من متهم می کنم" سخن گفته و اين که قصد دارد قسمت دوم فيلم "تسليم" را بسازد و به "پيکار با تبليغات اسلامی" ادامه بدهد. گفتگوی او در اشپيگل با همين عنوان انتشار يافته است.

http://www.bbc.co.uk/persian/news/story/2005/07/050606_shr-sj-hirsi-ali.shtml

Anonymous said...

Dutch MP plans new Islam film

I am going to make it in order to show that we should not bow to violence
Ayaan Hirsi Ali

Dutch politician Ayaan Hirsi Ali has told the BBC she intends to make a follow-up to the Theo van Gogh film Submissions Part One, which resulted in the director being killed, allegedly by a radical Muslim.
Van Gogh was murdered in November 2004, allegedly by Dutch-Moroccan Mohammed Bouyeri. Van Gogh had his throat cut and was shot several times.

A letter was then pinned to his chest with a knife. The letter threatened Ms Ali, who had scripted the film.

"Deciding not to make Part Two after Theo van Gogh's murder would be, I think, really wrong," Ms Ali told BBC World Service's The Interview programme.

"It would reward the killers of Theo van Gogh, it would reward violence, suggesting it can get people to do what you want them to do."

Intention

Submissions Part One showed habitual violence towards women and had verses of the Koran on women's semi-naked bodies.


The extracts written on their bodies included passages which say women should be beaten if they do not behave properly.

Ms Ali said that the killers had believed that the Koran had been "defiled" by this.

"But my intention with the film was to show a woman praying and talking to her God that is very different to the way Muslims worship, which is to submit to the will of God.

"These women are saying 'Look God, we've done everything you've asked of us, but see what's happened to us'. This is what the film was about - putting the lens on the painful bits of Islam."

Ms Ali said that she and Van Gogh had planned a sequence of Submission films well before his death.

Part Two, for example, would regard men.

"I was going to make it anyway," she added.

"Now, regardless of the risks, I am going to make it, in order to show that we should not bow to violence."

Ms Ali lives under police protection. Earlier this year, she spent two months in hiding.

She said she accepted that making Submissions Part Two would mean her life would never return to "normal" - but said this would have been the case anyway.

"Remember Salman Rushdie - he wrote the book [The Satanic Verses] in 1989, and he'll never have a normal life again," she added.

"That's the case - once, as a Muslim, you say you are not a Muslim, or you make statements the radicals regard as apostasy, then they believe that by killing you they will go to Heaven.

"So I am going to live, to prove to them that there is no Heaven - or Hell, for that matter."

Story from BBC NEWS:
http://news.bbc.co.uk/go/pr/fr/-/2/hi/entertainment/4103206.stm

Published: 2005/06/17 12:26:29 GMT

© BBC MMV

John said...

21:26 گرينويچ - سه شنبه 26 ژوئيه 2005

مهدی خلجی
پژوهشگر در مطالعات اسلامی

http://www.bbc.co.uk/persian/news/story/2005/07/050726_mj-mkhalaji-qemniye.shtml

روشنفکری که از نوشته هايش توبه کرد


سيد محمود القِمنی، فيلسوف و تاريخ‌نگار اسلامی، در مصر، با اعلام برائت از نوشته‌ها و انديشه‌های پيشينِ خود در زمينه سنت اسلامی، گفته است که از اين پس ديگر نخواهد نوشت.

او اين نوشته‌ها را "الحادی" و "بدعت‌آميز" توصيف کرده و گفته است از پانزدهم ژوييه به اين سو، سه نامه تهديد به قتل از سوی گروه‌های اسلامگرا دريافت کرده که در نامه آخر به وی يک هفته مهلت داده شده برای حفظ جان خود از همه انديشه‌هايش برائت بجويد.

آقای القِمنی تأکيد کرده که نمی‌خواهد بدين شيوه جان بسپارد و تصميم دارد زندگی‌اش را وقف خانواده و فرزندان‌اش کند. به گفته اين استاد دانشگاه، به ضميمه نامه تهديدآميز آخر، اعلاميه ای از گروه القاعده درباره قتل ايهاب الشريف، فرستاده ديپلماتيک مصر به عراق فرستاده شده بود با اين پيام که "تو هدف بعدی هستی". اين نامه‌ها امضای گروه "الجهاد فی المصر" را داشته است.

مقاماتِ امنيتی مصر در حال بررسی اصالت اين نامه‌ها هستند و هنوز اظهارنظر رسمی دراين‌باره نکرده‌اند؛ اما برای حفاظت از جان سيد محمود القِمنی تدابيری انديشيده شده است.

ترديد در ادعاهای القمنی

آقای القِمنی با اعلام خودداری از نوشتن و توبه از انديشه‌های گذشته‌اش، موجی از واکنش‌ها را در ميان روشنفکران، نويسندگان و روزنامه‌نگاران مصری و عربی برانگيخت. برخی از آن‌ها گفته‌اند ادعاهای آقای القِمنی برای جلب توجه به سوی اوست و حقيقت ندارد. همچنين، برخی بنيادگرايان گفته‌اند آقای القِمنی با "ادعاهای واهی" تلاش می‌کند دولت را به حفاظتِ امنيتی بيشتر از روشنفکران ليبرال و افزايش فشار بر اسلام‌گرايان وادار کند.

شماری ديگر باور دارند سخنان سيد محمود القِمنی درباره دريافت تهديد به قتل، برای پيشگيری از منتشرنشدن آثار وی در مصر و جهان عرب است. همچنين، پاره‌ای از روشنفکران ليبرال عرب، آقای الِقمنی را به ضعفِ برخورد و جنجال‌سازی متهم کرده اند.

سنت توبه در ميان روشنفکران مصر

شاکر النابلسی، نويسنده ليبرال فلسطينی، مقيم ايالات متحده آمريکا، در مقاله‌ای با عنوان "سيد القِمنی، شما چه روشنفکرِ ضعيفی هستيد"، در وبسايت ايلاف، از ترس‌زدگی آقای القِمنی ابراز تأسف کرده و آن را به "سنتِ عقب‌نشينی در روشنفکران مصری" پيوند داده که به باور او از دهه بيست سده بيستم آغاز شد.

در سال 1925، شيخ علی عبدالرازق، يکی از انديشمندان سياسی برجسته جهان از اسلام، به دليل فشارِ اسلام‌گرايان و محافل سنتی اسلامی، اعلام کرد که از انديشه‌های خود در کتابِ اسلام و مبانی حکومت دست کشيده است. همچنين و به همين دليل، در سال1926 طاها حسين از ايده‌های خود در کتاب شعرِ دوران جاهليت تبری جست و يکی از فصول آن را در چاپ‌های بعدی يک‌سره حذف کرد.

در ادامه همين سنت، شيخ خالد محمد خالد نيز در سال 1981 از عقايد خود در کتابِ دولت در اسلام واپس نشست.

آقای النابلسی اين پديده را «عقده گناهِ دينی» روشن‌فکرانِ مصری در سده بيستم ناميده و سيد محمود القِمنی را به فهرست اين دسته از روشنفکران توبه‌گر افزوده است.

همدلی با القمنی

تحليل‌گرانِ بسياری نيز بر واکنش آقای القِمنی به تهديدهای به قتل صحه گذاشته‌اند. آنها می‌گويند جدا از انفجارهای هفته گذشته در شرم الشيخ و نيز قتلِ سال گذشته کسانی چون تئودور ون‌گوگ، فيلم‌ساز هلندی به دستِ يک جوان بنيادگرای مراکشی، بنيادگرايان در مصر نشان داده‌اند که در حذف فيزيکی روشن‌فکران مصمم هستند.

در کنار ترور کسانی چون فرج فوده، نويسنده سودانی منتقدِ سنت اسلامی، نجيب محفوظ، رمان‌نويس و برنده جايزه نوبل در ادبيات نيز به خاطر مخالفت با فتوای آيت الله خمينی درباره قتل سلمان رشدی، نويسنده بريتانيايی هندی‌تبار، هدف حمله بنيادگرايان قرار گرفت و با ضربات عميقِ چاقو زخمی شد.

نصر حامد ابوزيد، يکی از قرآن‌شناسانِ پرآوازه مصری نيز به دليل نوشته‌ها و رويکردِ هرمنوتيک-زبان‌شناختی به قرآن، به تيغِ تکفيرِ شيوخ الازهر گرفتار و به جدايی از همسرش محکوم شد. وی سرانجام مصر را ترک کرد و استاد مطالعات اسلام‌شناسی دانشگاهِ لايدن در هلند شد.

اين دسته از تحليل‌گران باور دارند نبايد از نظر دور داشت که شعله‌های بنيادگرايی، پيرامون جهانِ ما، در حالِ گسترش است و بنيادگرايان بسياری هستند که در دل طناب دارِ روشنفکران را می‌بافند و به محض يافتن فرصت، رؤيای خود را تحقق می‌بخشند.

تکفير روشنفکران در مصر

در سال‌های اخير، خليل عبدالکريم نويسنده کتاب "جامعه يثرب؛ رابطه زن و مرد در زمان پيامبر و دو خليفه نخستين"، سعيد العشماوی، نويسنده کتاب "حقيقت حجاب" و فاطمه مرنيسی، نويسنده کتاب "جنسيت به مثابه هندسه‌ای اجتماعی" از روشنفکران مسلمانی هستند که در مصر تکفير شده‌اند و کتاب‌های آن‌ها از انتشار و پخش بازمانده است.

آثار سينماگرانی چون يوسف شاهين، کارگردانِ فيلم مهاجر، نيز از نمايش ممنوع شده است.

دانشگاهِ الازهر، به طور سنتی، هر از گاه، با صدور بيانيه‌ای فهرست کتاب‌های "شبهه‌ناک و مسموم برای اذهان مسلمانان" را منتشر می‌کند و ناشران را از چاپ و پخش دوباره آنها بازمی‌دارد.

سيد محمود القِمنی، نويسنده دهها کتاب و مقاله است که در سالهای اخير يک بار به خاطر کتاب‌اش با عنوان "پروردگار اين دوران" (ربّ هذا الزمان) به اتهام ترويج شرک و الحاد در دادگاه محاکمه و تبرئه شد. به خواست دانشگاهِ الازهر نيز کتاب ديگرش با نام "ممنون! بن لادن!" (شکراً بن لادن) از کتاب‌فروشی‌ها جمع‌آوری شد.

زندگی و سلوک فکری

سيد محمود القمنی، در روستايی در شهر واسطی، در جنوب مصر، در سال 1947 به دنيا آمد. خانواده او مذهبی بودند و پدرش از مريدان فکری شيخ محمد عبده، شاگرد سيد جمال الدين اسدآبادی، و در لباس روحانی بود.

سيد محمود القِمنی، دانش‌آموخته رشته فلسفه دانشگاهِ عين شمس قاهره است. پس از شکست اعراب از اسراييل در سال 1967، ذهن وی - آن‌گونه که خود گفته است – به پرسش از دلايل شکست درگير شد و از اين روی به مطالعه ميراث اسلامی روی آورد و کوشيد رويکرد انتقادی به سنتِ اسلامی را در گفتاری قومی و عرب‌گرايانه بگنجاند.

پس از اشغال کويت به دست عراق در سال 1991، آقای القِمنی به نقد سياسی پرداخت و به گفته خود از گفتارِ قومی تحت تأثير جمال عبدالناصر گسست و به ليبراليسم – در مقام الگوی فکری برای آزادی و رهايی کشورهای عربی – گرايش يافت.

اين تاريخ‌نگارِ اسلامی در آثار خود کوشيده است سرگدشت پيامبر اسلام (سيره نبوی) را با روش جامعه‌شناختی-تاريخی مطالعه کند. سيد محمود القِمنی در مصاحبه‌ای با روزنامه الشرق الاوسط آماجِ اصلی تلاش‌های فکری خود را تفسير رويدادها و انديشه‌های سنتِ اسلامی در درون سياق تاريخی دانست و تقدس‌زدايی از آن‌چه مقدس نيست را وظيفه‌ مهمِ روشن‌فکران مسلمان برای جبرانِ انحطاط اجتماعی و سياسی انگاشت.

الازهر، صدر اسلام و بنيادگرايی

در اين راستا، وی نقدی صريح و تند از شيوخ دانشگاهِ الازهر کرد و آنها را به فساد سياسی و مالی متهم نمود. او باور دارد پيوند روحانيتِ اسلامی با قدرت سياسی مانعی جدی برای داشتن تصويری تاريخی و واقع‌بينانه از اسلام و گذار از عصبيت‌های فرقه‌ای، تعصب‌های هويت‌سازِ اسلامی و گشودگی به روی ايده‌های تجدد است.

از اين رو، وی به مطالعه تاريخی قرآن از چشم‌اندازی سياسی پرداخت و انديشه‌های سياسی اسلامی دورانِ پيامبر را در درون بستر تاريخی آن پژوهيد. "حزب هاشمی، جنگ‌های دولتِ پيامبر" و شماری ديگر از نوشته‌های جنجال برانگيز سيد محمود القِمنی، فراورده نگرش به سنتِ اسلامی از چشم‌انداز روش‌های مدرن پژوهش است.

او باور دارد بنيادگرايیِ اسلامی، صورتی مشوش، غيرعلمی و خشونت‌بار از تاريخِ صدر اسلام می‌سازد و با گرايش انتقادی-تاريخی به سنت دشمنی می‌ورزد. او در مجله روز اليوسف در مقاله‌ای با عنوانِ "خود را نفريبيم: آيا تاريخِ ما گذشته‌ای پرافتخار بود؟" نوشت بنيادگرايان می‌خواهند به گذشته بازگردند و آن را دوباره در زمان حال بازسازی کنند، در حالی که هيچ گذشته‌ای به تمام و کمال قابلِ بازسازی نيست و تاريخِ گذشته عربی، سرشار از خشونت‌ها و کژرفتاری‌هايی است که اگر بازگشت به گذشته ممکن بود، فاجعه‌ای بيش پديد نمی‌آمد.